![]() |
پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو می کرد …
پرسیدم : دنبال چی می گردی ؟
گفت : سربند یا زهرا !
گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟
گفت : نه ! آخه من مادر ندارم …
نظرات شما عزیزان:
محبوبه 

ساعت13:44---17 فروردين 1395
سلام عزیزم وبلاگت خیلی خوبه من خوشم اومد لینکی.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ: سلام خانمی خوبی؟ مرسی لطف داری.تو هم میخواستم بلینکم ولی آدرستو ندارم
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پاسخ: سلام خانمی خوبی؟ مرسی لطف داری.تو هم میخواستم بلینکم ولی آدرستو ندارم

نویسنده : یه دختر چادری
تاریخ : سه شنبه 17 فروردين 1395
زمان : 13:6
